X
-

بیداد کن، که نیستم از اهل سبزوار

بیداد کن، که نیستم از اهل سبزوار
هم تن دهم به ذلت و هم سر نهم به دار!*

باید نظاره کرد، نباید فرار کرد
وقتی که شیر داشته باشد سر شکار

در گردشم به سوی تو، والشمس و القمر
شیدای روی و موی تو، واللیل و النهار

باور مکن که زنده بمانم بدون تو
نه من کم از زمینم و نه تو کم از بهار

گیسو ببند و نظم جهان را به هم مزن
حکم خدای عالمیان را نگاه دار

امروز آبروی من است این که می رود
پنهان کن اشک های مرا آسمان، ببار

*اشاره به شعار سر به داران سبزوار؛ «سر به دار می نهیم اما تن به ذلت نمی دهیم!»    
 

محمدمهدی سیار

28 تیر 1396 0 نظر | 4741 بازدید
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای
امتیاز دهید:

مطالب مرتبط

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.