بیداد کن، که نیستم از اهل سبزوار هم تن دهم به ذلت و هم سر نهم به دار!* باید نظاره کرد، نباید فرار کرد وقتی که شیر داشته باشد سر شکار در گردشم به سوی تو، والشمس و القمر شیدای روی و موی تو، واللیل و النهار باور مکن که زنده بمانم بدون تو نه من کم از زمینم و نه تو کم از بهار گیسو ببند و نظم جهان را به هم مزن حکم خدای عالمیان را نگاه دار امروز آبروی من است این که می رود پنهان کن اشک های مرا آسمان، ببار *اشاره به شعار سر به داران سبزوار؛ «سر به دار می نهیم اما تن به ذلت نمی دهیم!»
Name (required) نام الزامی می باشد
Email (required) ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز