X
-

شعر حق السکوت محمدمهدی سیار

خیره است چشمِ خانه به چشمانِ مات من
خالی است بی صدا و سکوتت حیات من

دل می کَنم به خاطر تو از دیار خویش
ای خاطرت عزیزتر از خاطرات من

آیات سجده دار خدا چشم های توست
ای سوره ی مغازله، ای سور و سات من!

حق السکوت می طلبند از لبان تو
چشمان لاابالی و لب های لات من

شاعر شدن بهانه ی تلمیح کهنه ای است
تا حافظ تو باشم، شاخه نبات من!

شکر خدا که دفتر من بی غزل نماند
شد عشق نیز منکری از منکرات من
 

محمدمهدی سیار

28 تیر 1396 0 نظر | 7067 بازدید
Article Rating | امتیاز: 3.11 با 19 رای
امتیاز دهید:

مطالب مرتبط

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.