دل خوش نمی شوم به نسیم موافقی چندان که در میانه ی گرداب، قایقی گیرم که ابر کوچکی از روی اتفاق بر سینه ی کویر ببارد دقایقی از ریشه خشکم، از برم ای رود، دور شو! جریان بگیر پای درختان لایقی انگار شاعران جهان راست گفته اند یک قصه بیش نیست سرانجام عاشقی طوفان شروع می شود آن دم که یک نسیم در رهگذار خویش ببیند شقایقی...
Name (required)
Email (required)
Website
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز