X
-

گِله کم نیست، ولی لب ز سخن خواهم بست

دلم امروز گواه است کسی می آید
حتم دارم خبری هست...گمانم باید...

فال حافظ هم، هر بار که می گیرم باز
«مژده ای دل که مسیحا نفسی...» می آید!

باید از جاده بپرسم که چرا می رقصد؟
مست موسیقی گامی شده باشد شاید

ماه در دست، به دنبال که این گونه زمین
مست می گردد و یک لحظه نمی آساید؟!

گِله کم نیست، ولی لب ز سخن خواهم بست
اگر آن چهره به لبخند لبی بگشاید

محمدمهدی سیار

28 تیر 1396 0 نظر | 4842 بازدید
Article Rating | امتیاز: 4.58 با 12 رای
امتیاز دهید:

مطالب مرتبط

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.