X
-

گفت‌وگوی روزنامه وطن امروز با محمدمهدی سیار

گفت‌وگوی روزنامه وطن امروز با محمدمهدی سیار

عموما وقتی از شاعر متعهد و انقلابی یاد می‌شود، اذهان به سمت اشعار سیاسی، اجتماعی و حماسی می‌رود، جایی که سخن از مسائل کلان و ایدئولوژیک است و مرزبندی صریحی بین جبهه‌ حق و باطل ترسیم می‌شود. شاعران متعهد از این‌رو متمایزند که بسیاری از اهالی هنر خود را از تعهد به مکتب خاصی فارغ می‌دانند و همواره در وصف معشوق زمینی می‌سرایند. امری که شاید چندان به ظاهر والا نباشد، مادامی که معشوق حقیقی است، چه جای سخن گفتن از معشوق‌های زمینی؟ این عبارت یک قضاوت نیست، بلکه به ظاهر تناقضی است که دقیقا از همین جا آغاز می‌شود، شاعران متعهد و به عبارتی دیگر ارزشی همواره با اشعار سیاسی و اجتماعی خود شناخته می‌شوند، در حالی که بدون شک هرکدام از آنها اشعار عاشقانه نیز سروده‌اند. عده‌ای علاقه به انتشار این اشعار در  فضای عمومی ندارند و به قولی برای دل خود عاشقانه می‌گویند اما در این میان شعرایی نیز هستند که در عین تعهد به ارزش‌ها و آرمان‌های‌شان، عاشقانه‌های نابی سروده‌اند و از نشر آن نیز هیچ ابایی ندارند. با تحلیل محتوایی که گروه فرهنگ و هنر «وطن‌امروز» از مضامین مطرح شده توسط شاعران در دیدار اخیر با مقام معظم رهبری صورت داد، ادبیات پایداری و مدافعان حرم که مساله مهم امروز جامعه ما نیز هست، با اختلاف بالا، بیشترین مضمونی بود که شاعران آن را دستمایه سرودن قرار دادند و در محضر رهبر انقلاب قرائت کردند. اما در مقابل مضمون «عاشقانه» در پایین‌ترین مرتبه پرداخت قرار گرفته است. «محمدمهدی سیار»  از جمله افرادی بود که سروده «عاشقانه» خود را در محضر رهبر معظم انقلاب قرائت کرد. این در حالی است که سیار از جمله شاعران برجسته در مضامین انقلابی و آرمانی است و در مهم‌ترین جلسه شعرخوانی، مضمونی شاعرانه را انتخاب کرده است. سراغ دکتر محمدمهدی سیار رفتیم تا با او پیرامون این موضوع گفت‌وگو کنیم. همچنین  «علی‌محمد مودب» و «میلاد عرفان‌پور» نیز از جمله شاعران آرمانگرایی هستند که عاشقانه‌های‌شان بر وجوه شعری آنها افزوده است. پیش از این «وطن‌امروز» گفت‌وگویی با این دو شاعر صورت داده بود که به تناسب موضوع بخش‌هایی از آن گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
حماسه از  در عشق وارد شعر می‌شود
در گفت‌وگو با محمدمهدی سیار از تناقض شاعری انقلاب و جهاد با عاشقانه سرودن پرسیدیم. این شاعر در پاسخ با اشاره به ماهیت عاشقانه‌ شعر گفت: شعر به معنایی که ما می‌شناسیم و تعریف می‌کنیم، باید آینه تمام نمای تمام ابعاد زندگی انسان باشد. البته بسیاری از ابعاد زندگی انسانی شاید به آن جایگاهی نرسند که لایق پرداختن شعر به آنها باشند اما برخی موضوعات آنچنان شرافت پیدا کرده و ارزشمند شده‌اند که حتی در دوره‌هایی، تصور عام و خاص از شعر پرداختن به موضوعی مشخص بود؛ یکی از این موضوعات «عشق» است.
به گونه‌ای که بین 2 واژه شعر و عشق نزدیکی فراوانی مشاهده می‌شود و بسیاری این دو را همزاد می‌دانند. امروز هم به گمانم هر فردی که نام عشق را بشنود، شعر را نیز به دنبال آن به یاد می‌آورد. می‌توان گفت بیشترین حجم ادبیات فارسی در طول تاریخ به همین مضمون اختصاص داده شده است.
سیار در ادامه با اشاره به اصالت عشق در شعر، شرط ورود سایر موضوعات به شعر را عاشقانگی آنها دانست و گفت: این موضوع آنچنان برای شعر حیاتی بوده است که موضوعات دیگری مثل سیاسی و اجتماعی نیز زمانی وارد شعر شده که به نوعی با پدیده عشق ممزوج شده باشد و با توجیه عشق به وادی شعر راه پیدا کرده است. موضوعات مختلف در ابتدا کنار عشق می‌نشینند تا مجوز ورود به شعر را دریافت کنند.  یکی از موضوعاتی که به لطف خدا در حضور رهبری بسیار مورد توجه بود و با هنرمندی بالا به آن پرداخته شد، موضوع حماسی است. شعرای بزرگ  در شعر دوره انقلاب، حماسه را با عشق وارد شعر کردند و پرداخت آنها به حماسه از دریچه عشق بود، پیشنهاد آنها برای شعر امروز فارسی که باید به حماسه می‌پرداخت، «عشق حماسی» و «حماسه عاشقانه»  بود. به طور مثال یکی از اشعاری که مربوط به مدافعان حرم بود و سال گذشته در محضر رهبر انقلاب اسلامی خوانده شد و نزد عام و خاص بسیار از آن استقبال شد، شعری از  آقای شفیعی بود به نام «مرز ما عشق است». نام کتاب ایشان نیز که حتما توصیه می‌کنم دوستان مطالعه کنند به همین مصرع اختصاص پیدا کرد. این شعر به معنای عام، عاشقانه محسوب نمی‌شد و بنا بود در موضوعات حماسی قرار گیرد اما می‌بینیم که اینجا نیز حماسه در کنار عشق قرار گرفته است.
این استاد دانشگاه پیرامون اهمیت عشق در جایگاه ادبیات انقلاب اسلامی گفت: عشق زمینی یا مجازی که در واقع پلی برای عشق حقیقی محسوب می‌شود در تاریخ ادبیات ما حضور جدی داشته است و ابیات بسیار شاهکاری از این موضوع در تاریخ ما به جا مانده است. امروز هم دایره گفتمان شعر انقلاب اسلامی یکی از چیزهایی که باید به آن توجه شود، همین مقوله است و انقلاب اسلامی نمی‌تواند نسبت به این موضوع بی‌تفاوت باشد. البته این به معنای عشق ناپاک نیست، بلکه عشق پاکی است که بر مبنای آن دل‌ها به هم پیوند می‌خورد و خانواده تشکیل می‌شود. بدون شک خانواده از اهمیت بالایی در منظر انقلاب اسلامی برخوردار است و اولویت بالایی نسبت به سایر مقوله‌ها دارد. عشق مسلمانی، عشق نسبت به همسر، فرزند، پدر و مادر  و... است.  اینها بخشی از زندگی است، بنابراین بخشی از شعر است.
سیار درباره علت انتخاب شعر عاشقانه در دیدار رهبری که از جانب او سابقه پیشین هم دارد، اظهار داشت: از نظر بنده در آن جلسه باید اشعار از تنوع بالایی برخوردار باشند، چه از جهات فرمی و قالب‌های شعری از غزل و قصیده تا شعر نو و نیمایی و چه از جهت محتوایی که درون‌مایه‌های مختلفی که در شعر امروز ایران می‌بینیم خوب است در آن جلسه نمایندگانی داشته است. وی در پاسخ به این سوال که حجم آثار عاشقانه او بیشتر است یا آرمانگرایانه در موضوعات سیاسی و اجتماعی، گفت: در اشعار چاپ شده نسبت عاشقانه‌ها و سایر مضامین تقریبا برابر است. هرچند بخش عمده‌ای از نوحه‌ها و مرثیه‌سرایی‌های بنده هنوز  چاپ نشده است.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا این موضوع را برای شعرخوانی در دیدار با مقام معظم رهبری انتخاب کردید، بیان داشت: من 2 سال است که شعری با مضمون عاشقانه و عشق به همسر در دیدار با مقام معظم رهبری می‌خوانم. به هر حال باید از میان اشعار یکی را انتخاب کرد. دوستان اشعار بسیار قدرتمندی در عرصه ادبیات پایداری و انقلاب اسلامی داشتند و من با مشورت‌هایی که انجام دادم به طور کلی به‌خاطر احساس نیازی که برای تنوع بخشیدن به جلسه داشتم، تصمیم گرفتم شعری که می‌خوانم در گستره این موضوع قرار گیرد. به نظرم رسید نیاز است  اشعاری با موضوعات آزاد در این جلسه خوانده شوند و آن رباعی که بنا بود بخوانم هم در همین موضوع می‌گنجید.
«خاصه خرجی» که شعرش را فراموش کرد
سیار درباره‌ ماجرای فراموشی شعری که بنا بود در محضر رهبر انقلاب بخواند، گفت: در انتهای جلسه رهبری با لبخند گفت: حالا نوبت «خاصه‌خرجی»‌های خود ماست! و اشاره کرد به صندلی‌های سمت راست که دکتر حداد و آقای گلپایگانی نشسته بودند اما چون وقت گذشته بود فقط دکتر حداد شعر خواند. یک مرتبه آقا چشم گرداند سمت من: آقای سیار! شما چیزی نمی‌خوانید؟ حسابی غافلگیر شده بودم. اما در ذهنم بود که یک رباعی از مجموعه شعر جدیدم بخوانم.
اما از آنجا که در طول جلسه مدام یک رباعی از کتاب  یادآوری (مجموعه رباعى در دست چاپ) توی سرم چرخ می‌خورد و از وقت اضافه جلسه هم گذشته بود، بی‌درنگ گفتم چشم، فقط یک  رباعی می‌خوانم. میکروفن را آوردند، بسم‌اللهی و سلامی و فراموشی و فراموشی! چند ثانیه‌ای سکوت کردم اما رباعی بالکل از ذهنم پریده بود! از چهار گوشه مجلس هم همهمه «غزل بخوان... غزل بخوان» در گوشم بود و مزید حواس‌پرتی. عذر خواستم و گفتم: از ذهنم رفت! رهبری با مهری پدرانه بیتی خواند در ستایش فراموشی، «غافل دادیم دل به دستت/ ما را یاد و تو را فراموش ». اجازه خواستم غزلی بخوانم که مکتوبش همراهم بود. غزلی 5 بیتی. آخر سر هم عذرخواهی کردم بابت اینکه من هم جزو خاصه‌خرجی‌ها شعر خواندم! و آقا گفتند البته استثنا!». آن رباعی این بود:
رسوایی دیگری‌ست، سری‌ست مرا
بیخوابی خوشتری‌ست، سری‌ست مرا
دلتنگی دلبری‌ست در سینه من
با تیغ غمش سری‌ست، سری‌ست مرا
سیار درباره مجموعه شعر جدیدش گفت: مجموعه‌ای به نام «یادآوری» در دست چاپ است و بناست شهرستان ادب آن را منتشر کند. در این مدت بسیار روی رباعی کار کردم و این قالب را بسیار دوست داشتنی می‌دانم. در جلسه‌ای هم که چند ماه پیش در ایام فاطمیه توفیق داشتم خدمت مقام معظم رهبری برسم، در گفت‌وگوی کوتاهی که با رهبری داشتم، ایشان در رسانه‌ها اخبار مربوط به این مجموعه را می‌گرفتند و پرسیدند چه شده این قالب (رباعی) را انتخاب کردید که گفتم احتمالا تاثیر همنشین (میلاد عرفان‌پور) بوده است.
محصور کردن شعر انحراف آن است
میلاد عرفان‌پور نیز در پاسخ به عاشقانه‌سرایی شاعران متعهد گفت: شاعر مطلوب اسلام و انقلاب اسلامی شاعری است که دریافت‌کننده‌ای در تمام ساحات انسانی و بیان‌کننده‌ای در همه حوزه‌ها و طیف‌های موضوعی است. در یک کلمه شاعر زندگی است. اگر شاعری داشته باشیم که خودش را در یک موضوع محصور کرده باشد یا نهادی داشته باشیم که شاعر را در یک موضوع محصور کند این زمینه‌ساز یک انحراف در شعر است چون انسان به خودی خود ذوابعاد است و این ابعاد در حالت طبیعی تفکیک‌پذیر و سانسورپذیر نیست. شاعر در حالت طبیعی شخصی است که ویژگی دریافت‌کنندگی و الهام‌پذیری را در خودش ایجاد کرده و این شخصیت الهام‌پذیر در همه موضوعات، موضع دارد. نشانه این شعرای مطلوب این است که شعرشان در یک یا 2 موضوع خلاصه نمی‌شود. همانطور که می‌شود از آنها شعر حماسی، عاشقانه اجتماعی و سیاسی هم مطالعه کرد. چون این شاعر با زندگی پیش می‌رود و زندگی منشأ دریافت‌های اوست. ما در شهرستان ادب به دنبال پرورش شاعران زندگی هستیم. اینها در هر موضوعی که شعر می‌گویند موضع یک انسان موحد و متعهد را دارند. اتفاقا جالب اینجاست که معمولا در دوره‌های ما غالب اشعار اعضا عاشقانه است. بعد از گذشت دوره نیز بیشتر شاعران شعر عاشقانه کم ندارند. مهم این است که شاعری اگر شعر عاشقانه می‌گوید، مشخص باشد این شعر عاشقانه و نجیب را یک موحد گفته است. عرفان‌پور علت برجستگی بعد سیاسی شاعران را در اهمیت رسانه‌ها به این نوع شعرها دانست و گفت: شعر سیاسی و اجتماعی خاص به خاطر ارزش خبری در رسانه‌های جمعی بیشتر منتشر می‌شود اما این واقعیت وجود دارد که این شعر از شاعرانی منتشر می‌شود که شعرهای سیاسی و اجتماعی آنها در اقلیت است. اتفاقا شعرهای عاشقانه آنها بیشتر است اما چون ارزش رسانه‌ای ندارد، دیده نمی‌شود. شعر اخلاقی و عرفانی چون پیوندی با سیاست نمی‌خورد، دیده هم نمی‌شود.
علی‌محمد مودب، مدیر شهرستان ادب نیز در این زمینه اظهار داشت: اینکه ما بیاییم بخشی از موضوعات را برجسته کنیم درست نیست. طبیعتا در اردوهای شهرستان ادب مباحث فکری و فرهنگی جدی است ولی غرض این نیست که در یک موضوع خاصی کار شود. مهم این است که بچه‌ها خودشان را جدی بگیرند و بتوانند در هر زمینه‌ای صاحب دریافت‌ها و بیان‌ها باشند. بخشی قطعا عاشقانه‌هاست. بخشی از آن اجتماعی‌هاست و... محدود کردن محصول فرهنگی مخاطب را دچار آسیب می‌کند. آدم‌هایی هستند که دنبال شعر عاشقانه‌اند. آدم‌هایی هستند که به موضوعات مختلف علاقه دارند. نباید محدود کرد. مهم این است که در آن تولید صدق عاطفی شاعر که نتیجه زندگی شاعرانه درست و سلوک درست است وجود داشته باشد. یعنی اثر عاشقانه‌اش همپای اثر سیاسی‌اش دارای صدق عاطفی باشد. معمولا در موضوعاتی که برای جوان‌ها مطرح است برای بعضی از حوزه‌ها بیشتر علاقه‌ نشان می‌دهند اما ما سعی می‌کنیم آنها را به موضوعات دیگری که کمتر آشنایی دارند، توجه بدهیم.
مودب در ادامه با اشاره به ذووجهین بودن شاعران، عمده اختلافات سیاسی را ناشی از برجسته بودن بخش خاصی از شاعر دانست و افزود:  ممکن است هرکسی علایق سیاسی متفاوتی داشته باشد اما آنجا برای اعتلای شعر اصیل انقلابی و اسلامی داریم کار می‌کنیم. بچه‌هایی که هستند عمدتا ما این مشکل را با آنها نداشته‌ایم. این مشکل از ناحیه رسانه‌هایی ایجاد می‌شود که ما را با طیفی خاص از محصولات‌مان معرفی می‌کنند. مثلا رسانه‌ای هست که شعر سیاسی مرا فقط منتشر می‌کند و شعر عاشقانه مرا منتشر نمی‌کند. اینها حجاب شناخت هنرمندان هستند. دیوارهایی را ایجاد می‌کنند که خوب نیست. این شناختی که بعضی رسانه‌ها می‌دهند شناخت کاملی نیست. البته این روزها رسانه‌ها بهتر از قبل ابعاد مختلف هنرمندان را معرفی می‌کنند. باید توجه کنیم که آدم‌ها وجوه مختلفی دارند البته در میان اهل شعر این عدم شناخت‌ها کمتر وجود دارد.

25 خرداد 1396 0 نظر | 1650 بازدید
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
امتیاز دهید:

مطالب مرتبط

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.